من متاهل

الان ک دارم مینویسم خیلی گذشتهخیلی خیلی...دانشگاه و‌ خوابگاه تموم شده.عروسی گرفتیم.دو سال طرح ام تموم شده و کرونا شده بحث هر روزه و البته...دخترمون داره لگد نثارم میکنه.احتمالا زندگی ما ب قبل و بعد از این لگد ها تقسیم میشه.امشب از سر بیخوابی تمام پست های وبلاگ رو‌خوندم و تصمیم گرفتم برا تولدت ب عنوان سورپرایز بهت نشونش بدم.خواهشا سورپرایز شوتولدت پیشاپیش مبارک بابای دخترمپ.ن از طرف من اون اهنگ ابی ک میگه« با تو پرسعادتم من» رو گوش کن و ب خودت تقدیم کن. من متاهل...ادامه مطلب

سلام شدیدا دلم گرفته.انقدر دلم گرفته که حد نداره.انقد ناراحتم. انقدرغم های دنیا تودلمه که میخام داد بزنم... وقتی از ته دلم گریه میکردم و دل دل میزدم حس کردم خیلی مظلومم.این همه در حق ام نامردی بشه و ن من متاهل...ادامه مطلب

مثل مریض رو به احتزار ام(اگ اشتباه ننوشته باشم)

به ساعت نگاه میکنم و منتظر مرگم.بیشتر از قبل متنفر شدم از اونایی که دوستشون داشتم.هنوز حرفاش تو سرمه...مشت زدن هاش به دیوار

دلم برای خودم میسوزه.چرا حق من از زندگی این شد؟

من متاهل...

باز شب های گند و طولانی خوابگاه و باز دلتنگی من برای تو...امشب رفتی مشهد.وقتی به تلاشت نگاه میکنم واقعا خجالت میکشم.خیلی خسته میشی بمیرم برات.صبح تا ظهر کارآموزی ،ظهر تا شب کلاس.شب هم پشت فرمون.فردا صبح هم دوباره شیفت.انصافا خسته نباشی مرد مناتفاقات زیادی افتاده تو این مدت.مشکل الناز هنوز پابرجاست...کاش علی سر عقل بیاد.کلی مخ الناز رو زدم امیدوارم علی دوباره گند نزنه.چندین تا خبر بهم خوردن نامزدی ها رو شنیدم.آخ چرا این جوری میشه؟یادت باشه الیاس باید به بچه مون یاد بدیم وقتی بله گفتی یعنی ی دنیا تعهد.چ جوری میزنین زیر این همه تعهد؟؟؟؟؟الان زنگ زدی صحبت کردیم.رسیدی مشهد.تو میری خونه ی ما و من نیستم.زندگی جالبی داریمااااا.چهار شنبه من میرم خونه و تو تا جمعه نیستی.ینی معرکه ایمخیلی وقته که نرفتیم خونه ی شما.دلم برا مامان و بابات و ... تنگ شده.خوابیدن تو اون اتاقتون،روی همون تشک همیشگی____________________________________________پ.ن:وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان ک بایدند و نه باید ها،هر روز بی تو روز مباداست...پ.ن2:شعر بالا رو یادته؟تو برام خوندی.اون شب که رفتیم کافه پلاس روبروی سینما بهمن.چقدر خوبه که تو برام شعر بخونی من متاهل...ادامه مطلب

و دوباره لب تاب رو باز کردم تا بنویسم.چند وقتی هست دلم هوس نوشتن کرده اما سر نگرفته...تا امشب.همین امشبی که شیفتم.یکی دو روزی هست که باهم قهریم.قهر که نه دلخوری.امروز بهتر شد کم کم داره برمیگرده ب روال قبل.همین الان اس دادی.چقدر حلال زاده...وقتی که ازت دلخوریم بیشتر دلم برات تنگ میشه،بیشتر گوشیم رو چک میکنم ک زنگ بزنی یا اس بدی.کلا روزا طولانی تر میگذره.کاش بشه که همدیگه رو بیشتر بفهمیم که کمتر بحثمون بشه.میدونی الیاس من زندگی تکراری رو دوست ندارم.از بس از هم دوریم برای تک تک ثانیه هایی که قراره باهم باشیم برنامه میریزم اما تو همون برنامه قبلی.خونه ی ماااا....خونه ی شماااا.بعد اینکه میگی من میخام بیام خونه ی شما بهونه میارم ک دیگه عجیب حرصم میگیره.کفری میشم.اینکه من انقدر این موضوع برام مهمه و برای تو کم اهمیته ناراحتم میکنه.ولی خب تصمیم دارم دیگه چیزی نگم بهت.نمیخام دیگه ناراحتی پیش بیاد.توکل بر خداالان زنگ زدی.دارم باهات صحبت میکنم من متاهل...ادامه مطلب

بعد مدتها باز امشب دلم هوس نوشتن کرد.بیشتر ی حس کنجکاوی بود ک آیا کسی نظری برام گذاشته.یا شاید تو اینجا رو پیدا کردی و زیر تک تک پست هام نظر دادی....اما خب تمام این خیال بافی ها اشتباه بود.این مدت اتفاقات خوب زیاد افتاد.یکی شون عروسی الناز....چقدر خوبه این دختر امامهمتر اینکه مدتی میشه بحثمون نشده.ینی شده ولی در عرض دقیقه ای حلش کردیم و ادامه ندادیم.مثلا دیشب بغلم کردی و خلاص...من غرق شدم تو من متاهل...ادامه مطلب

و چ شب نکبتیه امشب...سرم درد میکنه.میخام داد بزنم.گریه کنم بخندم میخام از خواب بیدار شم.الناز عصر اس داد میخام از علی طلاق بگیرم.تو باورت میشه....دارم شاخ در میارم.از هر گوشه ی سرم.دنیا رو سرم خراب شد الیاس.مگه میشه؟اینا ک انقدر باهم خوب بودن....یعنی 3 سال عشق و علاقه انقد زود تموم میشه؟انقد زود خراب میشه؟انقد زود ب باد میره؟اون عشق و عاشقی ها...اون دلتنگی ها...حالا تبدیل شده ب تنفر و البته لجبازی من متاهل...ادامه مطلب

دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگهدوباره این دل دیوونه واست دل تنگه وقت از تو خوندنه ستاره ی ترانه هام اسم تو برای من قشنگترین آهنگه ______________________________ پ.ن1:حس نزدیکی عجیبی با این آهنگ کردم.مخصوصا وقتی گفت دوباره این دل دیوونه برات دلتنگه... پ.ن2:تو ی فرصت مناسب برات میفرستم                                 من متاهل...ادامه مطلب

الیاس اولین و آخرین نفریه ک میتونه با یک جمله خوشحال یا ناراحتم کنه...هیچ کس دیگه این قدرت رو تو زندگی من نداره

_____________________________________

پ.ن1:شرایط داشت بهتر میشد...

پ.ن2:اون شلوار و شالی ک از روی بند گم شد رو چ کنم؟؟؟

 

 

 

من متاهل...

گاهی اوقات پیش میاد ک عجیب حس غریبگی با اطرافیانم میکنم.خیلی زجر آوره.امشب از اون شب هاست...کی تموم میشه این خوابگاه لعنتی؟؟؟؟؟

____________________________________

پ.ن1:روابط تیره و تار می باشد.واین داره دیوونه ام میکنه

پ.ن2:امشب اولین شبیه ک حس کردم اگ فروغ باشه دلگرمیمه

 

 

 

من متاهل...